شب شعره توی ذهنم
با حروف تازه تازه
شب انتخاب واژه
که ترانمو بسازه
مثل پروانه زدم پر
میون باغ الفبا
یک به یک دوره کردم
از الف تا همزه و یا
بین حرفای صدادار
داد زد آی کلاهدار
منو بردار با ی و ر
بنویس دوباره از یار
ای یار ای یار
ای یار ای یار
اما من یاری نداشتم
با کسی کاری نداشتم
یار و با سه تا حروفش
یه گوشه ای کنار گذاشتم
باز دوباره تو کتابا
سر گذاشتم پی حرفا
گشتم و گشتم و دیدم
باز دوباره حرفی از آ
الف و ی و ر و آ
الف و ی و ر و آ
اگه با نون جور میومد
واسه من قشنگترین اسم
توی شعرم درمیومد
از دل خانه ی ویران
از ته سفره ی بی نان
نونی ورداشتم و دیدم
نام شعرم شده ایران
ایران ایران
ایران ایران
با حروف تازه تازه
شب انتخاب واژه
که ترانمو بسازه
مثل پروانه زدم پر
میون باغ الفبا
یک به یک دوره کردم
از الف تا همزه و یا
بین حرفای صدادار
داد زد آی کلاهدار
منو بردار با ی و ر
بنویس دوباره از یار
ای یار ای یار
ای یار ای یار
اما من یاری نداشتم
با کسی کاری نداشتم
یار و با سه تا حروفش
یه گوشه ای کنار گذاشتم
باز دوباره تو کتابا
سر گذاشتم پی حرفا
گشتم و گشتم و دیدم
باز دوباره حرفی از آ
الف و ی و ر و آ
الف و ی و ر و آ
اگه با نون جور میومد
واسه من قشنگترین اسم
توی شعرم درمیومد
از دل خانه ی ویران
از ته سفره ی بی نان
نونی ورداشتم و دیدم
نام شعرم شده ایران
ایران ایران
ایران ایران