من و خاطرات تو
من و این پیاده رو
من و این صدایی که گرفته از بس
که به تو گفته نرو
تو و بی وفاییات
تو و تردید نگات
تو و اون لحظه ی آخری
که می لرزه صدات
اینا مثل آتیش
دلو میسوزونه
زندگیم ویرونه
تو چشام بارونه
تو کجایی الان
خدا میدونه
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد
وقتی نیستی دلم هیچی نمیخواد
حتی از قدم زدن از قدمزدن بدم میاد
بی تو زندگیم پرامو بسته
بی تو این پیاده رو برام بن بسته
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد
من و این پیاده رو
من و این صدایی که گرفته از بس
که به تو گفته نرو
تو و بی وفاییات
تو و تردید نگات
تو و اون لحظه ی آخری
که می لرزه صدات
اینا مثل آتیش
دلو میسوزونه
زندگیم ویرونه
تو چشام بارونه
تو کجایی الان
خدا میدونه
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد
وقتی نیستی دلم هیچی نمیخواد
حتی از قدم زدن از قدمزدن بدم میاد
بی تو زندگیم پرامو بسته
بی تو این پیاده رو برام بن بسته
دلم گرفته از درد
گریه چشمامو تر کرد
هرجا که هستی برگرد